زان یار دلنوازم (پیش به سوی بهار)

در این وبلاگ دلنوشته ، سخنرانی و صوت مرتبط با دکتر احمدی نژاد گذاشته می شود

یادواره شهید رجایی قزوین با حضور دکتر احمدی نژاد

یادواره شهید رجایی با حضور دکتر احمدی نژاد



دولت بهار/ دکتر احمدی نژاد پنج شنبه 4 شهریور در یادواره شهید رجایی قزوین سخنرانی می کند.

برای عضویت در گروه احمدی نژادیهای قزوین روی لینک کلیک کنید:

https://telegram.me/joinchat/A-4bQj5PwnXJlXZEWA6skA

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

یل یاتار طوفان یاتار 2

یل یاتار طوفان یاتار یاتماز انقلابین پرچمی

یل یاتار


سلام ای مخاطب همیشگی نامه های من ....

خواستم بگویم  سلام تان را در همایش منطقه ای تبیین شاخصه های مدیر انقلابی از منظر امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری شنیدم . همایشی که توسط دوستانت در شورای بازخوانی آرمانهای امام  خمینی (ره) و مقام معظم رهبری دیروز 27 مرداد ماه در زنجان برگزار شد. شورایی که پیام رسانت در باره  نحوه  تشکیلش این گونه گفت:  ((بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری دکتر  اواخر سال 92 ایشان خدمت مقام معظم رهبری رسیدند و چند جمله ای را با ایشان در میان گذاشتند. از جمله عدم دخالت در سیاست . مقام معظم رهبری گفتند همین دست فرمان خوب است. دکتر گفتند می خواهم در زمینه ترویج گفتمان امام و انقلاب کار کنم. که رهبری گفتند این کار خوبه ولی باید عمیق باشد. که شورای مرکزی تشکیل شد، دستورالعمل ها خیلی خلاصه  مشخص شده و به بعضی از دوستان ابلاغ گردید. بعضی ها همراهی کردند و بعضی ها همراهی نکردند موقع تشکیل شوراها و انتخاب شوراها بر اساس سیاست گذاریها حرفهای مختلفی بود از جمله محاکمه دکتر و خیلی ها خزیده بودند در خلوت، در استانها بعضی ها کنار دکتر ایستادند. شوراها در فضای غریبانه ای تشکیل شد. 90% ماموریت شوراها توسط دکتر نوشته شده است و ماموریتشان این است : بجز  تبیین و بازخوانی خط امام و منویات رهبری چیز دیگری نیست و اگر نگاه انتخاباتی باشد اشتباه محض است. اصلا داخل انتخابات با این سیستم و با این قالب نخواهیم رفت. 300 هزار شهید برای چی داده شد. اصلا پایه احزاب رسیدن به قدرت است. به اسم X، وهویت کشور را تاراج کردند.بزرگواران این حرف بنده نیست. دکتر در همه جلسات و همه سفرها و هرجایی سخنرانی کردند بازخوانی خط امام و دشمن شناسی را که از سال 92 شروع کردند را بیان می کنند. در خرداد ماه 1394 مقام معظم رهبری تبیین گفتمان امام و انقلاب را تکلیف عمومی کردند)).

خواستم بگویم نه تنها شنیدم که نگاه محض انتخاباتی را نه قبول داری و نه لازم. بلکه دانستم  که آنها که این شوراها و برنامه های این شوراها و سفرهای استانی ات را که معمولا به دعوت این شوراها انجام می شود را قیاس از  کار خود و تخریب  تو  می گیرند و به این برنامه ها انگ تخریب دولت حال را می زنند اصلا و ابدا تو را نشناخته اند اگر شناخته بودند می دانستند از دید الهی تو   این دولت فعلی هم داخل پازل جمهوری اسلامی است و تو هر روز در ربنای نمازها و دعاهایت برای موفقیتش در راستای سربلندی این بوم و آئئن دعا می کنی.

خواستم بگویم شرمنده ام که هنوز امام دور است برایم، خواستم بگویم شرمنده ام که هنوز صحیفه خوان قهاری نشده ام ..... خواستم بگویم ..... اما من از خود شما یاد گرفته ام که در اندوه گذشته غرق نشوم و شروع کنم تلاشم را .... پس دوستانم را فرا می خوانم به این که بیاییم صحیفه بخوانیم .... خواندنی که در جانمان امام را بیش از حالا بنشاند .. خواندنی که ما را در خط تو قرار دهد بازخوانی آرمان  امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری .... رهبری که وقتی تحریف آشکار امام را در قالب خاطره ها دید ساکت ننشت و فرمود: ((اگر ملّت ایران بخواهد به آن هدفها برسد، بخواهد این راه را ادامه بدهد، باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند، که تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد. همه باید بدانند که هاضمه‌ی سیری‌ناپذیر استکبار جهانی چشم از کشورشان برنداشته است؛ یک کشور بزرگ، یک کشور ثروتمند، یک کشور واقع‌شده‌ی در یک چهارراه حسّاس جهانی، برای قدرتمندان دغل‌باز عالم خیلی مهم است. اینها دست از طمع خود برنداشته‌اند، چشم برنداشته‌اند؛ فقط آن‌وقتی عقب خواهند نشست که شما ملّت ایران آن‌چنان قدرتی پیدا کنید، آن‌چنان پیشرفتی پیدا کنید که امید آنها قطع بشود. اینجا است که خطر تحریف امام اهمّیّت پیدا میکند؛ اگر شخصیّت امام تحریف شد، بد معرّفی شد، غلط معرّفی شد، همه‌ی این خطرات بزرگ متوجّه ملّت ایران خواهد شد؛ اینجا است که خطر تحریف امام به‌عنوان یک هشدار باید در گوش و چشم مسئولان کشور، صاحب‌نظران فکری انقلاب، شاگردان قدیمی امام، کسانی که علاقه‌ی به این راه دارند و عموم جوانان، فرزانگان، دانشگاهیان، حوزویان تلقّی بشود)). پس دوستان خوب و ولایی من برای قدم اول بیایید صحیفه بخوانیم.....

خواستم بگویم من سال 92 عیدش در رویا دیده بودم که چقدر خوشحال  و شاد دارم عکسهای امام و آقا و شما را پخش می کنم .... وقتی که به هر حیلی آن یار صدیق تان از صحنه رقابت حذف شد .... مدتها مانده بودم که یعنی چه این رویا با اینکه همان موقع هم باید می فهمیدم این رویا با من که اصلا اهل تبلیغات و ستاد و این حرفها نیستم باید مفهوم وسیعتری را بیان گر باشد ....اما بعدها که یافتم با اینکه متن سخنرانیهایتان از پایگاه ریاست جمهوری حذف شده اما در پایگاه دولت  هر چند مختصر و چکیده هنوز هست شروع کردم به انتشار سخنرانی های زمان ریاست جمهوری تان و الان گمان می کنم باید توجه به صحبتهای امام و آقا را هم در برنامه ام بگنجانم ..... چه زیبا بود با نوای تو همراه شدن و درد از جسم و جان زدودن و چه زیباتر خواهد شد این سفر اگر کلام امام و آقا هم چراغ راه حرکتم باشد.....

https://telegram.me/zanyaram99 

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

در باره فرزند ملت 19




66
در اولین دور سفرهاى استانى، مسئولین استان ها سرسفره، چند جورغذا و سالاد و دسر مى گذاشتند. دکتر فقط سالاد یا نان و ماست مى خورد. اعتراضى به ریخت وپاش هایى که انجام شده بود، نمى کرد اما جورى رفتار مى  کرد که استاندار دفعه ى بعد یک جور غذا بیشتر سر سفره نمى آورد.
این اتفاق دربازدید هاى زمان شهرداریش ازمناطق مختلف شهردارى هم افتاده بود. 

67
تازه شهردار شده بود. براى بازدید از یکى از مناطق تهران رفته بود. آنجا،مسئولین شهردارى منطقه براى خود شیرینى چند جور غذا درست کرده و در یک سالن بسیار زیبا، میزهاى آن چنانى چیده بودند.
به محض تمام شدن دیدار مردمى، دکتر را به سالن غذا خورى راهنمایى کردند.
پرسید: به مردمى که به شهردارى مراجعه کرده بودند ناهار دادید؟ گفته بودند به آنها غذا داده اند.
تا داخل سالن شده بود و ضیافتى را که از پول بیت المال برایش ترتیب داده بودند، دیده بود، گفته بود من سر سفره اى که اشرافى گرى در آن باشد، نمى نشینم!
آمده بود بیرون و هر چه مسئولین و معاونان التماس کرده بودند به سالن بر نگشته بود. آقاى...، یکى ازمشاوران دکتر را واسطه کرده بودند. او به دکتر گفته بود شهردار منطقه بدجورى ضایع شده! دکتر هم به مشاورش گفته بود: من باید الان با این مسئله برخورد کنم که بعدا" کارمان به برخورد با مسائل بزرگتر از اینها نکِشد.
آن روز دکتر نان وماست خواسته و نان و ماست خورده بود.
این اتفاق مثل بمب در شهردارى ها صدا کرد و زمینه اى شد که جلوى ریخت و پاش هاى شهردارى ها گرفته شود.
دکتر در ریاست جمهورى هم همین رویه را دارد.طورى که کارکنان نهاد حتى اگر بخواهند پرده اى را تعویض کنند، نگران این هستند که نکند اسراف باشد و دکتر با  آنها برخورد کند!

68
در همایش ها معمولا"مسوؤلان از آسانسور یا پله هاى ویژه استفاده مى کنند تا با خبرنگاران یا مردم تماس نداشته باشند.
در یکى از اولین همایش هایى که دکتر بعد از ریاست جمهورى حضورداشت، بعد از همایش منشى ها، دکتر را به سمت پله هاى ویژه راهنمایى کردند. اما دکتر نپذیرفت و با ناراحتى گفت: یعنى چه؟ چرا فرار کنیم!
و از همان راهى رفت که همه ى شرکت کننده ها مى رفتند.

69
در فهرست همراهان رئیس جمهور در اولین سفرخارجى همه نوع مسئولیتى دیده می شد. 6-5 نفرمحافظ در پست هاى مختلف،خدمت کار،جامه دار،کفش دار.
دکتر که فهرست را دید،،در همان اولین سفر خارج از کشورش این فهرست عریض وطویل را به هم زد. فقط آنهایى همراه دکتر به سفر باید مى رفتند که حضورشان ضرورت داشته باشد. کل همراهان دکتر در سفرش به نیویورک و سازمان ملل 26 نفر بود.  در سفرهاى بعدى هم به خواست دکتر مسئول تشریفات این تعداد را کمتر کرده که
بیشتر نکرده.

70
همراه دکتر رفته بودیم قم. وقتى براى زیارت حرم حضرت معصومه(س) رفتیم، دکتر دید حرم خلوت است. پرسید:مردم کجا هستند.
بچه هاى تشریفات ومحافظان گفتند: یا داخل حرم هستند یا بیرون!
برگشت به محافظان و بچه هاى تشریفات گفت:درها را بستید. قرق کردید.کى به شما چنین اجازه اى داده؟!
بچه ها شروع کردند به توجیه. هرکدام گناه را گردن دیگرى مى انداخت. دکتر گفت به زیارت نمى رود. همان جا مى ماند تا در ها را بازکنند. در ها که باز شد، مردمى که پشت درها مانده بودند، ریختند داخل صحن. دکتر آن روز در سخنرانى عمومیش مسئولین اجراییش را به خاطر این کارشان توبیخ کرد.

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

در باره فرزند ملت 18





61
در زمان شهردارى رفته بود بازدید پروژه ى بزرگراه امام على (ع). این پروژه براى دکتر خیلى مهم بود. چون گره بزرگى از ترافیک شهر را حل مى کرد. پیمانکار مشغول ریختن آسفالت بود.  دکتراز او دماسنج خواست. بعد دماسنج را درآسفالت فرو کرد و به پیمان کار گفت: الآن که وقت آسفالت ریختن نیست. درجه حرارت آسفالت باهوا هم خوانى ندارد. الآن هر چه آسفالت بریزید،  از بین مى رود.
مهندس پیمانکار که از اطلاعات تخصصى دکتر کپ کرده بود، شروع کرد به توجیه کردن که آسفالت را از جاى دیگرى براى ما مى آوردند و دست ما نیست و.... اما هر توجیهى کرد نتوانست پاسخ قانع کننده اى به دکتر بدهد.
به دستور دکتر کار پروژه تا مساعد شدن شرایط جوى به تعویق افتاد.


62
اواسط عید سالى که دکتر شهردار بود، یک روز سرى به پروژه ى بزرگراه امام على زد. آنجا به مراحل کار پروژه ایى که انجام شده بود نظارت مى کرد. جایى متوجه شد در اثر بى احتیاطى کارگرها درختى درحال خشک شدن است.
همانجا با زیبا سازى شهردارى تهران تماس گرفت.  آنها هم تا دکتر آنجا بود، سریع آمدند. درخت را درآوردند و دوباره در جاى دیگرى کاشتند تا خشک نشود.


63
همان روز در حین بازدید متوجه شد ساخت پلى که در بزرگراه بود را بیش از حد طول داده اند. دکتر با مدیر مربوطه تماس گرفت. او خودش را رساند و در مقابل سؤال دکتر، شروع به توجیه کم کارى هایش شده بود کرد.  دکتر آقاى على آبادى، معاون عمرانى شهردارى راهم خواست و همانجا به مدیر ابلاغ شد  که توانایى انجام درست کار را ندارد.


64
وقتى مسئو لیت شهردارى را برعهده گرفت،براى این که تکانى به نیروهاى شهردارى داده، مسئولیتشان را در قبال شهر به آنان یادآورى کند، گفت چهل و پنج روزه کل خیابان هاى تهران لکه گیرى مى شود.
خیلى ها مسخره اش کردند.خیلى ها چوب لاى چرخ گذاشتند. خیلى ها همکارى نکردند.خیلى ها هم،کم کارى کردند.اما...بیش از دو سوم خیابانهاى تهران ظرف چهل وپنج روز لکه گیرى شد.


65
یکى از مشکلاتى که تیم حفاظت دکتر با ایشان دارد این است که دکتر اصلا" پایبند تشریفات نیست.
از استفاده از پیشرفته ترین امکاناتى که خاص رئیس جمهور فراهم شده مثل آسانسور مخفى،امکانات تفریحى-ورزشى و... گرفته تا ساده ترین آنها.
در طول پنچ سالى که از شهردارى و بعد، ریاست جمهورى ایشان گذشته، همین رویّه را داشته.
به عنوان مثال در داخل اتومبیل مقامات از درجه ى اوّل گرفته تا درجه ى دوّم و سوّم،همیشه" چتر" مى گذارند که در مواقع بارندگى محافظان روى سر آن مقام مسئول بگیرند.
امّا در طول چند سال مسئولیت دکتر چه به عنوان شهردار و چه به عنوان رئیس جمهور تا به حال ایشان نگذاشته ما محافظ ها در هنگام بارندگى چتر روى سرشان بگیریم.

۰ نظر ۲ موافق ۰ مخالف

در باره فرزند ملت 17




56
دکتر نسبت به مصرف بى رویه ى انرژى فوق العاده حساس است و خودش هم رعایت مى کند. سیستم خنک کننده ى دفتر رئیس جمهور کولرهاى گازى است. این کولرها برق زیادى مصرف مى کنند.
دکتر معتقداست کشورهاى پیشرفته با تبلیغ و فروش این کولرها به مردم ایران انرژى مملکت را ازبین مى برند.
حتى اگر هوا در اوج گرما هم باشد، به محض این که مى بیند در اتاق کولر روشن کرده اند،فورى آنها را خاموش مى کند.


57
روشنایى اتاق دکتر با مهتابى و لوستر است.به عنوان منشى دکتر،هر وقت به اتاق دکتر مى رفتم، مى دیدم دکتر لوستر ها را خاموش کرده و در روشنایى مهتابى کار مى کند. با شناختى که از دکتر داشتم،نشستم و مصرف برق هر دوى این روشناییها را حساب کردم.متوجه شدم مصرف برق در مهتابى ها ى اتاق دکتر کمتر از لوستر هایست که لامپ کم مصرف دارند.
چند بار زودتر از دکتر به اتاقش رفتم وا ز قصد لوسترها را روشن کردم. تا دکتر وارد اتاقش مى شد، لوستر ها را خاموش و مهتابى ها را روشن مى کرد. باز با خودم گفتم شاید نور لوسترها برایش آزار دهنده است.امّا وقتى مهمان خارجى برایش مى آمد، دستور مى داد تمام چراغ ها راروشن کنند.
به محض خروج مهمان هم مى گفت بچه ها لوستر ها را خاموش کنند. حالا بعد از گذشت چهار سال بچه هاى خدماتى دیگر عادت کرده اند. در حضورمهمانهاى خارجى این لامپ ها را روشن و به محض خروج آنها،خاموششان کنند. یک بار من به آنها اعتراض کردم که این بى ادبیست که در حضور رئیس جمهور چراغ ها را خاموش مى کنید. گفتند دکتر آن قدر به ما سفارش کرده که چه ایشان باشند و چه نباشند ما موظفیم
این کار را انجام دهیم!


58
بعد از بدرقه ى رسمى رئیس جمهور یکى ازکشورها در باغ ریاست جمهورى، به سمت دفتر برمى گشتیم. یک دفعه دکتر چند قدم عقب برگشت.خم شد. از روى زمین. چیزى برداشت.گرفت طرف من که مسؤول تشریفات بودم.سنجاق کاغذ بود. سنجاق را گرفتم. گفت، لازم مى شود.حیف است!


59
اوایل ریاست جمهورى دکتر، یک روز مرا که منشى مخصوصش بودم صدا کرد. رفتم به اتاقش. اشاره کرد به فرش دستبافى که کف اتاق بود: این فرش را ببین. چقدر نفیس است!چه نقشه ى قشنگى دارد!چه طرح ورنگ زیبایى در آن به کار رفته!ازدیدنش آدم لذت مى برد. آن وقت فرش به این زیبایى و گرانى افتاده زیر پا ونخ نما شده. بگو بیایند این فرش را ببرند.حیف است ازبین برود.
توجه و دقت دکتر تعجب برانگیز بود.معلوم بود این فرش سالهاى سال کف این اتاق را پوشانده و خیلى ها پا روى آن گذاشته و بى توجه به آن بوده اند. با مسئول مربوطه هماهنگ کردم تا براى انتقال فرش اقدام کنند.


60
مسئول یکى از نهادهاى دولتى به دکتر مراجعه کرده و درخواست خرید سیصد دستگاه کامپیوتر داد.
دکتر به متقاضى گفت دستور مى دهد از نهاد ریاست جمهورى این تعداد کامپیوتر را به آن اداره بدهند. 
بعد به کارمندهاى دفترش گفت کامپیوتر هاى اضافى روىمیزهاى کارمندهاى نهاد را که بیشتر جنبه ى نمایشى دارد تا کاربردى و سال تا سال هم از آن استفاده نمى شود، آماده کنند و به آن اداره تحویل دهند.
به این صورت بحث خرید کامپیوتر که رقم بالایى هم باید بابت آن هزینه مى شد،منتفى شد!

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

در باره فرزند ملت 16




51
از سفر استانى مشهد برمى گشتیم.وقت پیاده شدن از هواپیما، دکتر چند ورق کاغذ به من داد تا نگه دارم.
روى کاغذها دست خط دکتر بود.
اشعار زیبایى سروده بود. برایم جالب بود که دکتر شعر هم مى گوید.
فردا صبح در دفتر رئیس جمهور تا دکتر را دیدم به ایشان گفتم: با اجازه ى شما مى خواهم آن کاغذها را یادگارى براى خودم نگه دارم.
دکتر با خنده گفت:براى خودت ! من خودم اصل وپاک نویسش را دارم.


52
در جشن کتاب سال آقاى حداد و دکتر با هم حضور داشتند. بعداز سخنرانى آقاى حداد، دکتر بالاى سن رفت و مشغول سخنرانى شد.
آقاى حداد که خودش هم ادیب است با یک حالت تعجبى درِ گوشم گفت:آقاى احمدى نژاد خیلى خوب صحبت مى کند!
من هم گفتم:دکتر همیشه این طور صحبت مى کند.جملات کوتاه به کار مى برد.صحبت هایش نظم منطقى دارد و ساده و همه فهم هم حرف مى زند.

53
در طول شش ماهِ اوّل حضور دکتر در اردبیل به عنوان استاندار، او به طورکامل به زبان ترکى تسلط پیدا کرده و با مردم استان به زبان خودشان، ترکى صحبت مى کرد.


54
پسرکوچک دکترضریب هوشى بالایى داشت و بین هم کلاسى هایش از لحاظ درسى بالاتر بود.
همین مسأله باعث شده بود او دچارغرور شود. به خصوص که پدرش هم استاندار آنجا بود.
یک با ربه خواست معلم قرار شد با یکى ازهم کلاسى هایش که در درس ریاضى ضعیف بوده، کارکند.
این دانش آموز جمع و تفریقى را اشتباهى انجام داد. پسر دکتر در جمع دوستانش او رامسخره کرد. خودش هم فورا" از کارى که کرده بود، پشیمان شد.
در خانه موضوع را با پدرش در میان گذاشت. 
دکتر به شدت ناراحت شد و ازعلىرضا خواست برود و از آن دانش آموز عذرخواهى کند. على رضا هم فرداى همان روزجلوى بقیه ى بچه ها از آن دوستش عذرخواهى کرد.
آن شب پدرش او را کنارى کشید و با او صحبت کرد:اگه آدم یک استعداد و توانایى داشته باشد باید در اختیار دیگران قرار دهد نه اینکه آن را چماق کند و بزند توى سربقیه!


55
دکتر معمولا" وقتى مطلبى مى خواهد بنویسد،حداکثر استفاده را از کاغذ دم دستش مى برد. پاکت هاى نامه را آرام و با احتیاط باز مى کند که آسیبى نبیند و بعد از پشت آنها هم براى نوشتن استفاده مى کند.و دور نمى اندازد.
به کارمندها و منشى هاى دفترش هم سفارش کرده از پشت کاغذهاى باطله که سفید و قابل استفاده است استفاده کنند.

۰ نظر ۱ موافق ۰ مخالف

در باره فرزند ملت 15




46
به خاطر عملکرد خوبى که دکتر در استاندارى اردبیل داشت،.سه سال پیاپى به عنوان استاندار نمونه معرفى شد.
مسئولین وقت، به نشان تقدیر یک اتومبیل بنز آخرین مدل از طرف وزارت کشور به دکتر هدیه کرد که دکتر هم آن را به استاندارى بخشید.

47
تا قبل از اینکه دکتراستاندار اردبیل شود، دریاچه ى" شورابیل"؛ تفریحگاه اهالى آنجا، دریاچه اى با آب شور مثل دریاچه ى ارومیه بود با چند اصله درخت و یک چرخ و فلک.
دکتر بعد ازکارشناسى که انجام داد، دستورداد آب دریاچه را شیرین کردند.
طورى که هم اکنون، آنجا ماهى پرورش مى دهند، به دستور دکتر ده ها اصله درخت در محوطه ى اطراف دریاچه کاشته شد و... شورابیل تبدیل شد به یک منطقه ى دیدنىِ توریستى!

48
وقتى دکتر استاندار اردبیل شد آب گرم سرعین در حد یک روستاى نیمه مخروبه بود.
دکتر سرعین را به یک جاى توریستى و آب درمانى تبدیل کرد و توریست هاى آنجا چندین برابر شد.
کارساخت هتل هایى که دکتر بانى آن بود و در سرعین ساخته مى شد، وقتى به اتمام رسید،که دکتر از اردبیل رفت.


49
بعد از برکنارى از استاندارى،از سال 1376 تا 1384 حجم کتابهایى که دکتر مى خرید و مطالعه مى کرد، سه برابر قبل شد.زمینه ى مطالعات، تخصصى و در موضوعات اخلاقى،اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و... بود.


50
یک بار دکتر در جمع پزشکان صحبت مى کرد. چون دکتر به سنت هاى ملى خیلى پایبند است،صحبت هایش هم راجع به تغذیه ى سنتى ایرانى بود.
بحث هایى که مطرح مى کرد، براى پزشکان متخصصِ حاضر در جلسه هم جالب و هم قابل بهره بردارى بود.

۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

درباره فرزند ملت 14




در دور اوّل سفرهاى استانى، دکتر درتمام شهرستان هاى ایران حضور یافت و از نزدیک با مشکلات هر شهرستان آشنا شد.
هرروز از چهار-پنج شهردیدن مى کرد. در تمام شهرها براى مردم سخنرانى مى کرد و با آنها دیدار چهره به چهره داشت.
در برخى استانها، براى رفتن به این شهرها گاهى تا هفت ساعت داخل هلى کوپتر مى نشست.
در حالى که بیش از یک ساعت نشستن در هلى کوپتر با آن سر و صداى وحشتناک موتور هلى کوپتر و لرزش هایى که دارد، اعصاب را داغان وبدن را کوفته مى کند.
تازه به محض پیاده شدن از هلى کوپتر هم یک برنامه ى کارى فشرده به خواست خود دکتر در انتظار او بود با خنرانى هاى متعدد،حضور در حلقه ى مردم و پاسخگویى به ابراز احساسات آنها.
42
برخى از وزیران به دکتر پیشنهاد دادند براى سبک تر شدن حجم کارهاى دکتر در سفرهاى استانى،آنها،به نمایندگى از او، به برخى از شهرستان ها بروند.
امّا دکتر با یاد آورى این که به میثاقى که براى اداره ى کشور بسته، پایبند است،مى گفت براى اداره ى کشور باید از همه ى شهرهاى کشور شخصا"بازدید کند تا بتواند بر اساس نیاز هر شهرستان تصمیم گیرى کند.
43
وقتى فقط استاد دانشگاه بود، تابلویى در اتاقش دیده بودم که روى آن این جمله بود."الملکُ یبقى مع الکفر ولا یبقى مع الظلم" شهردار هم که شد،وقتى براى دیدنش به دفترش رفتم همان تابلو را روى دیوار اتاقش دیدم."حکومت با کفر باقى مى ماند اما با ظلم نه!
44
وقتى در اردبیل زلزله آمد،پاى دکتر در حادثه اى آسیب دیده و شکسته بود.و با عصا راه مى رفت. 
درحالى که برف سنگینى هم روى زمین نشسته بود، با همین وضعیت دکتر تا چند شبانه روز، بى وقفه،درگیر رسیدگى به وضعیت زلزله زدگان بود.
سه روز بعد از زلزله بچه هایش که چند روز بود پدر را ندیده بودند، به دیدنش در استاندارى رفتند و او را مجبورکردند بعد از سه شبانه روز بى خوابى کشیدن، یکى- دو ساعتى بخوابد و استراحت کند.
45
در اسفندماه 1375 در اثر زلزله، دوازده هزار خانه در استان اردبیل خراب شد. در مهر 1376 به همت استاندار، دکتر احمدى نژاد همه ى خانه ها از نو ساخته شده، به ساکنانش تحویل داده شد.

۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

یک نامه قشنگ




به گزارش دولت بهار، دکتر احمدی نژاد رئیس دولتهای نهم و دهم ، با ارسال نامه ای خطاب به باراک حسین اوباما رئیس جمهور آمریکا ، وی را از موضع مشفقانه نصیحت کرد تا به فوریت و به طور کامل نسبت به رفع توقیف از حدود دو میلیارد دلار از منابع مالی مصادره شده ایران اقدام نماید.
متن این نامه مهم که امروز به سفارت سوئیس در تهران به عنوان حافظ منافع آمریکا تحویل داده شد، به شرح زیر است :
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صل الله علی خاتم الانبیاء حضرت مصطفی محمد (ص) و اهل بیته الطاهرین و علی جمیع الانبیاء و المرسلین
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
جناب آقای باراک حسین اوباما
رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا
سلام علیکم
جناب عالی در اوج اعتراضات و نارضایتی عمومی ملت ها ، از چند دهه سیاست ها و رفتار سلطه طلبانه دولتهای متوالی آمریکا  و با شعار تغییر  و  اینکه مصمم هستید آن سیاست ها  و  رفتارها   را اصلاح نمایید، حقوق ملت ها را به رسمیت بشناسید و به فرهنگ و استقلال ملت ها احترام بگذارید، سکان مدیریت دولت آمریکا را به دست گرفتید.
این تعهدات صریح جناب عالی از جمله اعلام علنی و همچنین کتبی شما برای اصلاح روابط با ملت ایران و جبران حدود شصت سال اجحافات و مظالم رفته توسط دولتهای متعدد آمریکا علیه ملت ایران ، متاسفانه به هر دلیل ، جامه عمل نپوشید و همان سیاست ها و روند خصمانه گذشته کمابیش به شکل دیگری ادامه پیدا کرد.
گرچه انتظار این بود که در دوره ریاست جمهوری شما ، گذشته جبران شود ، یا دست کم از ظلم جدید علیه ملت ایران ممانعت شود، اما مسائل فراوانی اتفاق افتاد که از بین همه فقط به یک مورد می پردازم که اخیرا روی داده است.
در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۳ هجری شمسی ( نهم ژوئیه ۲۰۱۴) ، دادگاهی در آمریکا به بهانه های واهی و بدون ارائه هیچ سند معتبری حکم به تصرف حدود دو میلیارد دلار از ثروت ملت مظلوم ایران را به ناحق و با زورگویی آشکار صادر کرد و در اول اردیبهشت سال ۱۳۹۵ (۲۰ آوریل ۲۰۱۶) نظام قضایی آمریکا آن حکم را تایید و اموال را مصادره نمود که این امر با اعتراضات گسترده و عمومی ملت ایران مواجه شد.
ملت ایران انتظار دارد ، این مورد خاص که تماما و مشخصا در دوره حکومت جناب عالی و آن هم در اواخر دوره ریاست شما و بر خلاف تمام موازین و قواعد حقوقی بین المللی اتفاق افتاده است ، توسط جناب عالی و به سرعت مرتفع شده ، حق ملت ایران استیفا گردد ، منابع به طور کامل مسترد و خسارات وارده نیز جبران شود.
گرچه بر این باورم که در هر صورت ملت ایران ، کلیه حقوق پایمال شده خود را بازپس خواهد گرفت اما اینجانب مشفقانه به شما نصیحت می کنم که اجازه ندهید این لکه ننگ و نقطه تاریک و حادثه تلخ به نام شما در تاریخ روابط یکسویه و غیرعادلانه دو کشور ثبت گردد و بی اعتمادی تاریخی تعمیق یابد.
نامه اینجانب مطلقا جنبه سیاسی ندارد بلکه صرفا از منظر حقوق انسانی و در دفاع از حق مسلم ملتم نگاشته شده است و چنانچه جناب عالی آن را با نگاه و ملاحظات سیاسی مطالعه کرده اید ، ضروری است یک بار دیگر و صرفا از منظر نگارنده آن را مرور نمایید.
با آرزوی سلامت و بهروزی برای تمام ملت ها   
خادم ملت ایران
محمود احمدی نژاد
@dolatebaharchannel
۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف

درباره فرزند ملت 13

37
یکی از دغدغه های دکتر حتی تا قبل از ریاست جمهوری،هدفمند کردن یارانه ها بود. سال 1386بررسی کرده بود که براساس قیمت نفت در آن سال،یارانه اى که دولت،براى مصرف بنزین،گاز وگازوئیل با احتساب قیمت تمام شده و یارانه به آن مى داد، 100 هزار میلیارد تومان مى شد.
در حالى که بودجه عمرانى کشور در همان سال 27 هزار میلیارد تومان بود. یعنى بیش از سه برابر بودجه ى عمرانى کشور درایران انرژى مصرف مى شد.که در دراز مدت ضربه ى سنگینى به اقتصاد کشور وارد مى آورد.
این اتلاف درآمد ملى، همین طور هدفمند کردن یارانه هاو... از مسائلى بودکه از ابتدا مورد توجه دکتر گرفته بود.
طرح تحول واصلاح ساختار اقتصادى کشور به ابتکار دکتر با هدف هدفمند کردن یارانه ها،اصلاح ساختار بانک ها،مالیات گمرک، حفظ ارزش پول ملى وبالا بردن سطح کارایى مطرح شد.
درابتدا موضوع به صورت یک دستور در جلسه ى راهبردى ریاست جمهورى که به صورت مستمر با حضور خبرگان اقتصادى،وزیر دارایى و خود رئیس جمهور برگزار مى شد، از طرف دکتر مطرح شد.
دکتر،گروهى توانمند، خبره و قوى از کارشناسان را براى بررسى تمام جوانب کار ونهایى کردن طرح مأمور انجام این کار کرد.
با اعلام رسمى آن به مردم در سخنرانى 22 بهمن سال 1386 عملیات اجراى طرح شروع شد..طرح طورى بود که راه را براى تمام کسانى که صاحب نظر بودند،باز گذاشته بود. وشاید تا به حال در کشور طرحى با این وسعت و عمق کارشناسى انجام نشده بود.
دکتر جلساتى با اقتصاددانان،صنعت گران،تولید کنندگان،منتقدان،کارشناسان سازمان هاى مختلف، نمایندگان مجلس و... برگزار کرد.آنها را توجیه کرد و نظراتشان را شنید.
زمینه ى کار هم فراهم شد؛ آمارگیرى از خانوارها در کل کشور و دهک ها و سیستم اجرا هم مشخص شد و کافى است مصوبه از مجلس در بیایدکه کار راه بیافتد!
38
دکتر اگر به نکته اى برسد که آنرا صحیح تشخیص دهد تنها مسأله اى را که مد نظر قرار نمى دهد، مصلحت و آبروى شخصى خودش است.
بعضى از دوستان و افراد خیرخواه به دکتر گفتند طرح تحول اقتصادى مصادف با دوران انتخابات است.
این طرح در شروع کار یک افزایش قیمت را به دنبال خواهد داشت. و ممکن است در انتخابات مؤثر بیافتد. مصلحت نیست.
دکتر هم جواب مى داد: چه مصلحتى بالاتر از رشد و پیشرفت کشور. اگر قرار است کسى در این قضیه فدا شود، من حاضرم براى منافع کشور آن یک نفر باشم. مى ارزد یک دولت فداى اجراى این طرح شود.
اگر یک روز هم به پایان دولت مانده باشد و لازم باشد این طرح به مرحله ى اجرا در بیاید،ما باید آن را اجرا کنیم.
39
یکى دیگر از اتفاقات بزرگ و ارزشمندى که دکتر مجرى آن بوده، تشکیل معاونت علمى و فناورى در نهاد ریاست جمهورى و بودجه اى که در اختیار این معاونت قرار داده و همچنین دو برابر کردن بودجه ى پژوهش است.
با این اقدام، بنیاد نخبگان با معاونت علمى و فن آورى ارتباط تنگاتنگ پیدا کرده و آثار مثبت آن ثبت اختراعات در یک سال،معادل سى سال گذشته بوده است.

40
در جمهورى اسلامى، رئیس جمهور در ابتداى مسئولیتش، باید فهرست تمام اموال و داراییهایش رابه رئیس قوه ی قضائیه اعلام کند. دکتر احمدى نژاد هم از این قاعده مستثنى نبود؛ خانه اى قدیمى در بن بست میدان هفتاد و دوم نارمک تهران، اتومبیل پژو 504 مدل 1973 نکته ى جالب این بود که در ابتداى پذیرفتن مسئولیت شهردارى تهران هم دارایى هاى او همین اندازه بود.
جالب تر این که هنوز هم بعد از گذشت چهار سال فهرست اموال و دارایى هاى دکتر همان است:خانه اى قدیمى در بن بست72 میدان نارمک...


۰ نظر ۰ موافق ۰ مخالف
درباره من
طراحی شده توسط رضا