34
سازمان مدیریت و برنامه ریزى،یکى از معاونت هاى ریاست جمهورى وزیر نظر قوه ى مجریه بود. امّا در عمل مدیریت حقیقى کشور در بخش اجرا محسوب مى شد.،حتى شکل دهنده ى خط مشى مجالس قانون گذارى بوده و حکومت دست کارشناسان این سازمان بود.
هر برنامه اى که در دولت تصویب مى شد، باید به تأیید کارشناسان این سازمان مى رسید. وزرا باید، نزد کارشناس مربوطه مى رفتند. از او خواهش مى کردند که براى پروژه هایشان بودجه تخصیص دهند یا در برنامه ریزى هاى سال آینده لحاظ کنند. وزراى دولت با این که اختیاراتشان را از رئیس جمهور و با رأى نمایندگان مجلس گرفته بودند، از خود اختیاراتى نداشتند. حتى دستور صریح رئیس جمهور هم بدون تأیید این سازمان فاقد اعتبار مالى و اجرایى
لازم بود.
35
چند سال پیش قرار بود در کرمان موزه ى جنگ ساخته شود. فرمانده سپاه کرمان نامه اى به رئیس جمهور وقت نوشت و از ایشان در خواستذتخصیص بودجه براى راه اندازى موزه را کرد.
ایشان هم اعتبار قابل توجهى به این امر اختصاص داد. اما فرمانده سپاه کرمانذهر چه دوندگى کرد تا دستور رئیس جمهور اجرا شود، سازمان برنامه ریزى آن را تصویب نکرد!
36
وقتى استاندار اردبیل بود،نامه اى نوشت به رئیس جمهور وقت، آقاى هاشمى و یک سرى ایرادو اِشکال هاى سازمان مدیرّیت را براى ایشان به صورت مکتوب شرح داد. در ملاقات حضورى هم که با آقاى هاشمى داشت، این موارد را مطرح کرده بود. آقاى هاشمى که از قدرت سازمان بااطلاع بود، به دکتر گفته بود:گزارشت را در مورد
این سازمان بدون عنوان نویسنده ى گزارش بنویس. اگر بفهمند کار تو بوده، اذیتت مى کنند.
این را هم گفته بود که فعلا" اصلاح این سازمان به مصلحت نظام نیست. آقاى هاشمى حرف هاى دکتر را رد نکرده بود. امّا گفته بود فعلا"کارى در جهت بهبود این سازمان نمى شود انجام داد. چندین سال بعد وقتى که دکتر خودش به ریاست جمهورى رسید،یکى از کارهاى زیر بناییش را اصلاح ساختار مدیریت کشور قرار داد.
31
دکتر به هیچ وجه اهل تعارفات و بده بستان هاى سیاسى نیست. با کسى هم رودربایستى ندارد. حتى با وزرایى که خودش آنها را تعیین و به مجلس معرفى کرده است. بعضى از وزیران دولت نهم،على رغم تعهدى که در ابتداى پذیرش مسئولیت داده ومیثاق نامه اى که امضاء کرده بودند، در انجام وظایفشان تعلل مى کردند. دکتر در ابتداى امر با این وزیران جلسه ى خصوصى مى گذاشت. از آنها توضیح مى خواهدو وظایفشان را به آنها یاد آور مى شد. یک زمانى را هم با همدیگر مشخص مى کردند که وزیر مربوطه در طول این مدت تا زمان تعیین شده به تعهداتش عمل کند. امّا وقتى مدت تعیین شده به اتمام مى رسید و باز تغییرى در عملکرد وزیر دیده نمى شد، دکتر باز با او جلسه ى خصوصى گذاشته، توضیح خواسته و وظایفش را یاد آورى مى کرد و باز زمان مشخصى براى اصلاح عملکرد وزیر تعیین مى شد.
این فرصت دادن ها تا شش ماه طول مى کشید. امّا وقتى دکتر به این اطمینان مى رسیدکه وزیر مربوطه قادر به اداره ى صحیح وزارتخانه ى مربوطه نیست، و حجت برایش تمام مى شد، به ناچار عذر او را مى خواست.
32
یکى از اقدامات دکتر در اولین سال ریاست جمهورى حذف برنامه ى تغییر ساعت بود. دکتر این تصمیم را با کارشناسى هاومطالعات متعددى که انجام شد،اِعمال کرد. امّا دوسال بعد در سال 1386 نمایندگان آن را به صورت یک قانون درآورده و تصویب کردند که ساعت در اوّل فروردین یک ساعت به جلو و اوّل مهرماه هر سال یک ساعت به عقب کشیده شود.
اطرافیان دکتر به او گفتند این قانون را به ادارات دولتى ابلاغ نکند و عملا"آن را بلا اجرا بگذارد. امّا دکتر نپذیرفت. چون معتقد بود حالا که به صورت یک قانون تصویب شده و شوراى نگهبان هم آن را تأیید کرده، ما موظف به اجراى آن هستیم ولو این که بدانیم کار نمایندگان صحیح نبوده. تا زمانى هم که خود مجلس آن را تغییر نداده ما حق نداریم تغییرش بدهیم.
33
دکتر نسبت به تمام قوانینى که با آنها سر و کار دارد، مطالعات جامع و گسترده اى دارد. به این ترتیب به آن احاطه ى کامل پیدا مى کند.
وقتى با متخصصان بحث مى کند، مثل یک کارشناس خبره ى به جنبه هاى مختلف موضوع مورد بحث اشاره مى کنند.
مثلا"در خصوص هدفمند کردن یارانه ها،مبانى حقوقى آن را در قوانین مختلف؛ چه در قانون توسعه ى چهارم،چه در قانون تشکیل وزارت رفاه، قانون ساختار رفاه و تأمین اجتماعى،چه قانون حمل و نقل که مصوبه ى مجلس هفتم بود، همه ى این مبانى را اِحصا کرده بود و وقتى در مورد هدفمند کردن یارانه ها بحث کارشناسى مى شد، دکتر
ظرفیت قانونى آن را گوشزد مى کرد
28
توجیه و دلیل تراشى یکى از بهانه هاى مدیران براى از زیر کار در رفتن است. اوایل ریاست جمهورى دکتر، پیش مى آمدکه مسئول اداره و سازمانى با ارائه ى گزارش به دکتر مى خواست تعلل وکم کارى کارمندان وزیر مجموعه اش را توجیه کرده و بدون دلیل از آنها دفاع مى کرد، آن وقت دکتر با عصبانیت و ناراحتى با این مسئول برخورد مى کرد.
به خصوص که این وظیفه از قبل به این سازمان تفهیم شده و امکانات کافى هم دراختیارش گذاشته شده بود.
این رفتار دکتر سبب شده تا مدیران دستگاههاى دولتى همواره خود را موظف به پاسخگویى دانسته و کم کارى نکنند.
29
یکى از مواقعى که دکتر با مدیران برخورد مى کند، زمانى است که اجراى طرحى به خاطر لج و لجبازى مسئولین و دستگاهها با همدیگر به تعویق و تأخیر افتاده.
آن هم زمانى که کار کارشناسىِ دقیق روى آن انجام شده، در دولت تصویب شده و بودجه هم به طرح مورد نظر اختصاص داده شده است!
یکى دیگر از مسائلى که براى دکتر قابل قبول نیست،دلیل تراشى زیر دستانش است.
به خصوص اگر فردى اشتباه کند و به جاى پذیرش اشتباهش مدام براى اشتباهاتش دلیل تراشى کند.
کسانى که بدون صداقت با ایشان کار مى کنند، مدت عمر کاریشان کوتاه خواهد بود.
30
براى بازدید از یکى از پروژه ها یى که چند ماه بود کارش شروع شده بود رفته بود. دید درصد بالایى از کار انجام نشده مانده.
همانجا با شهردار منطقه تماس گرفت.گفت:همین حالا مى آیى اینجا، سر پروژه.
کارگرهاى شهردارى را مى آورى. خودت هم مى ایستى بالاى سر کار. تا تمام نشده به شهردارى برنمى گردى.