61
در زمان شهردارى رفته بود بازدید پروژه ى بزرگراه امام على (ع). این پروژه براى
دکتر خیلى مهم بود. چون گره بزرگى از ترافیک شهر را حل مى کرد. پیمانکار مشغول
ریختن آسفالت بود. دکتراز او دماسنج
خواست. بعد دماسنج را درآسفالت فرو کرد و به پیمان کار گفت: الآن که وقت آسفالت
ریختن نیست. درجه حرارت آسفالت باهوا هم خوانى ندارد. الآن هر چه آسفالت بریزید، از بین مى رود.
مهندس پیمانکار که از اطلاعات تخصصى دکتر کپ کرده بود، شروع کرد به توجیه کردن که
آسفالت را از جاى دیگرى براى ما مى آوردند و دست ما نیست و.... اما هر توجیهى کرد
نتوانست پاسخ قانع کننده اى به دکتر بدهد.
به دستور دکتر کار پروژه تا مساعد شدن شرایط جوى به تعویق افتاد.
62
اواسط عید سالى که دکتر شهردار بود، یک روز سرى به پروژه ى بزرگراه امام على زد. آنجا
به مراحل کار پروژه ایى که انجام شده بود نظارت مى کرد. جایى متوجه شد در اثر بى
احتیاطى کارگرها درختى درحال خشک شدن است.
همانجا با زیبا سازى شهردارى تهران تماس گرفت. آنها هم تا دکتر آنجا بود، سریع آمدند. درخت را
درآوردند و دوباره در جاى دیگرى کاشتند تا خشک نشود.
63
همان روز در حین بازدید متوجه شد ساخت پلى که در بزرگراه بود را بیش از حد طول داده
اند. دکتر با مدیر مربوطه تماس گرفت. او خودش را رساند و در مقابل سؤال دکتر، شروع
به توجیه کم کارى هایش شده بود کرد. دکتر
آقاى على آبادى، معاون عمرانى شهردارى راهم خواست و همانجا به مدیر ابلاغ شد که توانایى انجام درست کار را ندارد.
64
وقتى مسئو لیت شهردارى را برعهده گرفت،براى این که تکانى به نیروهاى شهردارى داده،
مسئولیتشان را در قبال شهر به آنان یادآورى کند، گفت چهل و پنج روزه کل خیابان هاى
تهران لکه گیرى مى شود.
خیلى ها مسخره اش کردند.خیلى ها چوب لاى چرخ گذاشتند. خیلى ها همکارى نکردند.خیلى
ها هم،کم کارى کردند.اما...بیش از دو سوم خیابانهاى تهران ظرف چهل وپنج روز لکه
گیرى شد.
65
یکى از مشکلاتى که تیم حفاظت دکتر با ایشان دارد این است که دکتر اصلا"
پایبند تشریفات نیست.
از استفاده از پیشرفته ترین امکاناتى که خاص رئیس جمهور فراهم شده مثل آسانسور
مخفى،امکانات تفریحى-ورزشى و... گرفته تا ساده ترین آنها.
در طول پنچ سالى که از شهردارى و بعد، ریاست جمهورى ایشان گذشته، همین رویّه را
داشته.
به عنوان مثال در داخل اتومبیل مقامات از درجه ى اوّل گرفته تا درجه ى دوّم و سوّم،همیشه"
چتر" مى گذارند که در مواقع بارندگى محافظان روى سر آن مقام مسئول بگیرند.
امّا در طول چند سال مسئولیت دکتر چه به عنوان شهردار و چه به عنوان رئیس جمهور تا
به حال ایشان نگذاشته ما محافظ ها در هنگام بارندگى چتر روى سرشان بگیریم.
46
به خاطر عملکرد خوبى که دکتر در استاندارى اردبیل داشت،.سه سال پیاپى به عنوان
استاندار نمونه معرفى شد.
مسئولین وقت، به نشان تقدیر یک اتومبیل بنز آخرین مدل از طرف وزارت کشور به دکتر
هدیه کرد که دکتر هم آن را به استاندارى بخشید.
47
تا قبل از اینکه دکتراستاندار اردبیل شود، دریاچه ى" شورابیل"؛ تفریحگاه
اهالى آنجا، دریاچه اى با آب شور مثل دریاچه ى ارومیه بود با چند اصله درخت و یک
چرخ و فلک.
دکتر بعد ازکارشناسى که انجام داد، دستورداد آب دریاچه را شیرین کردند.
طورى که هم اکنون، آنجا ماهى پرورش مى دهند، به دستور دکتر ده ها اصله درخت در
محوطه ى اطراف دریاچه کاشته شد و... شورابیل تبدیل شد به یک منطقه ى دیدنىِ
توریستى!
48
وقتى دکتر استاندار اردبیل شد آب گرم سرعین در حد یک روستاى نیمه مخروبه بود.
دکتر سرعین را به یک جاى توریستى و آب درمانى تبدیل کرد و توریست هاى آنجا چندین
برابر شد.
کارساخت هتل هایى که دکتر بانى آن بود و در سرعین ساخته مى شد، وقتى به اتمام
رسید،که دکتر از اردبیل رفت.
49
بعد از برکنارى از استاندارى،از سال 1376 تا 1384 حجم کتابهایى که دکتر مى خرید و
مطالعه مى کرد، سه برابر قبل شد.زمینه ى مطالعات، تخصصى و در موضوعات اخلاقى،اقتصادى،
اجتماعى، سیاسى و... بود.
50
یک بار دکتر در جمع پزشکان صحبت مى کرد. چون دکتر به سنت هاى ملى خیلى پایبند
است،صحبت هایش هم راجع به تغذیه ى سنتى ایرانى بود.
بحث هایى که مطرح مى کرد، براى پزشکان متخصصِ حاضر در جلسه هم جالب و هم قابل بهره
بردارى بود.
34
سازمان مدیریت و برنامه ریزى،یکى از معاونت هاى ریاست جمهورى وزیر نظر قوه ى مجریه بود. امّا در عمل مدیریت حقیقى کشور در بخش اجرا محسوب مى شد.،حتى شکل دهنده ى خط مشى مجالس قانون گذارى بوده و حکومت دست کارشناسان این سازمان بود.
هر برنامه اى که در دولت تصویب مى شد، باید به تأیید کارشناسان این سازمان مى رسید. وزرا باید، نزد کارشناس مربوطه مى رفتند. از او خواهش مى کردند که براى پروژه هایشان بودجه تخصیص دهند یا در برنامه ریزى هاى سال آینده لحاظ کنند. وزراى دولت با این که اختیاراتشان را از رئیس جمهور و با رأى نمایندگان مجلس گرفته بودند، از خود اختیاراتى نداشتند. حتى دستور صریح رئیس جمهور هم بدون تأیید این سازمان فاقد اعتبار مالى و اجرایى
لازم بود.
35
چند سال پیش قرار بود در کرمان موزه ى جنگ ساخته شود. فرمانده سپاه کرمان نامه اى به رئیس جمهور وقت نوشت و از ایشان در خواستذتخصیص بودجه براى راه اندازى موزه را کرد.
ایشان هم اعتبار قابل توجهى به این امر اختصاص داد. اما فرمانده سپاه کرمانذهر چه دوندگى کرد تا دستور رئیس جمهور اجرا شود، سازمان برنامه ریزى آن را تصویب نکرد!
36
وقتى استاندار اردبیل بود،نامه اى نوشت به رئیس جمهور وقت، آقاى هاشمى و یک سرى ایرادو اِشکال هاى سازمان مدیرّیت را براى ایشان به صورت مکتوب شرح داد. در ملاقات حضورى هم که با آقاى هاشمى داشت، این موارد را مطرح کرده بود. آقاى هاشمى که از قدرت سازمان بااطلاع بود، به دکتر گفته بود:گزارشت را در مورد
این سازمان بدون عنوان نویسنده ى گزارش بنویس. اگر بفهمند کار تو بوده، اذیتت مى کنند.
این را هم گفته بود که فعلا" اصلاح این سازمان به مصلحت نظام نیست. آقاى هاشمى حرف هاى دکتر را رد نکرده بود. امّا گفته بود فعلا"کارى در جهت بهبود این سازمان نمى شود انجام داد. چندین سال بعد وقتى که دکتر خودش به ریاست جمهورى رسید،یکى از کارهاى زیر بناییش را اصلاح ساختار مدیریت کشور قرار داد.
31
دکتر به هیچ وجه اهل تعارفات و بده بستان هاى سیاسى نیست. با کسى هم رودربایستى ندارد. حتى با وزرایى که خودش آنها را تعیین و به مجلس معرفى کرده است. بعضى از وزیران دولت نهم،على رغم تعهدى که در ابتداى پذیرش مسئولیت داده ومیثاق نامه اى که امضاء کرده بودند، در انجام وظایفشان تعلل مى کردند. دکتر در ابتداى امر با این وزیران جلسه ى خصوصى مى گذاشت. از آنها توضیح مى خواهدو وظایفشان را به آنها یاد آور مى شد. یک زمانى را هم با همدیگر مشخص مى کردند که وزیر مربوطه در طول این مدت تا زمان تعیین شده به تعهداتش عمل کند. امّا وقتى مدت تعیین شده به اتمام مى رسید و باز تغییرى در عملکرد وزیر دیده نمى شد، دکتر باز با او جلسه ى خصوصى گذاشته، توضیح خواسته و وظایفش را یاد آورى مى کرد و باز زمان مشخصى براى اصلاح عملکرد وزیر تعیین مى شد.
این فرصت دادن ها تا شش ماه طول مى کشید. امّا وقتى دکتر به این اطمینان مى رسیدکه وزیر مربوطه قادر به اداره ى صحیح وزارتخانه ى مربوطه نیست، و حجت برایش تمام مى شد، به ناچار عذر او را مى خواست.
32
یکى از اقدامات دکتر در اولین سال ریاست جمهورى حذف برنامه ى تغییر ساعت بود. دکتر این تصمیم را با کارشناسى هاومطالعات متعددى که انجام شد،اِعمال کرد. امّا دوسال بعد در سال 1386 نمایندگان آن را به صورت یک قانون درآورده و تصویب کردند که ساعت در اوّل فروردین یک ساعت به جلو و اوّل مهرماه هر سال یک ساعت به عقب کشیده شود.
اطرافیان دکتر به او گفتند این قانون را به ادارات دولتى ابلاغ نکند و عملا"آن را بلا اجرا بگذارد. امّا دکتر نپذیرفت. چون معتقد بود حالا که به صورت یک قانون تصویب شده و شوراى نگهبان هم آن را تأیید کرده، ما موظف به اجراى آن هستیم ولو این که بدانیم کار نمایندگان صحیح نبوده. تا زمانى هم که خود مجلس آن را تغییر نداده ما حق نداریم تغییرش بدهیم.
33
دکتر نسبت به تمام قوانینى که با آنها سر و کار دارد، مطالعات جامع و گسترده اى دارد. به این ترتیب به آن احاطه ى کامل پیدا مى کند.
وقتى با متخصصان بحث مى کند، مثل یک کارشناس خبره ى به جنبه هاى مختلف موضوع مورد بحث اشاره مى کنند.
مثلا"در خصوص هدفمند کردن یارانه ها،مبانى حقوقى آن را در قوانین مختلف؛ چه در قانون توسعه ى چهارم،چه در قانون تشکیل وزارت رفاه، قانون ساختار رفاه و تأمین اجتماعى،چه قانون حمل و نقل که مصوبه ى مجلس هفتم بود، همه ى این مبانى را اِحصا کرده بود و وقتى در مورد هدفمند کردن یارانه ها بحث کارشناسى مى شد، دکتر
ظرفیت قانونى آن را گوشزد مى کرد